سبز و پایدار اصطلاحاتی هستند که به آگاهی در خصوص محیط زیست و حفظ منابع طبیعی اشاره میکنند. واژه «سبز» مربوط به سلامت محیطزیست میشود و واژه «پایدار» به سلامت محیطزیست، نشاط اقتصادی و مزایای اجتماعی گره خوردهاست. استفاده نادرست از این واژهها به صورت مترادف، به ویژه توسط فعالان محیطزیست، سردرگمیهای زیادی را ایجاد میکند. در نگاه اولیه، به نظر میرسد که معنای آنها یکسان است، هردو اصطلاح، به آگاهی و مسئولیت زیست محیطی، و همچنین به حفظ محیط زیست برای نسلهای آینده اشاره میکند. با این حال باید بدانیم که، معنای یکسانی ندارند. تفاوتهای عمدهای در معانی آنها وجود دارد که استفاده از این دو اصطلاح را به جای یکدیگر نادرست میکند.
«سبز» بودن مربوط به سلامت محیط زیست است
سبز بودن فقط به تأثیرات زیست محیطی یک محصول یا عمل اشاره دارد. در اینجا دیگر سبز فقط یک رنگ نیست، بلکه اصطلاحی است که اغلب برای اشاره به هر چیزی که به نفع محیط زیست است، از مد گرفته تا معماری و هر کنشی این راستا به کار میرود اشاره دارد. در سالهای اخیر، فعالان محیطزیست، مردم را به «سبز شدن» یا «سبز بودن» به عنوان ابزاری برای حفظ و استفاده مسئولانه از منابع طبیعی تشویق کردهاند.
سبز به هر محصول یا فرآیندی که بهبودی محیط زیست را ارتقا میدهد گفته میشود. همچنین به معنای نظارت مداوم و بهبود نحوه استفاده انسان از منابع طبیعی برای کاهش تأثیر بر محیط زیست و سلامت انسان است. این منابع طبیعی به گونهای مورد استفاده قرار میگیرند که بتوانند نیازهای آتی را بدون از دست دادن نیازهای فعلی برآورده کنند.
سبز فراتر از بازیافت و استفاده مجدد از منابع موجود است. همچنین شامل کاهش تعداد یا مقدار منابعی است که فرد استفاده میکند. به عنوان مثال، همیشه خاموش کردن چراغها هنگام خروج از اتاق، تعمیر به جای تعویض اقلام، و تعمیر شیرآلات نشتی، راههایی برای سبز بودن هستند.
«پایداری» به چیزی بیش از محیط زیست توجه دارد
پایداری در مورد رفاه محیطی، رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی است. پایدار یا پایداری بسیار گستردهتر و دقیقتر از سبز بودن تعریف میشود. این شامل دامنه وسیعی از فعالیتها است که توانایی نسلهای آینده را برای برآوردن نیازهایشان بالا میبرد. در حالی که سبز بودن بر حال و آینده تمرکز دارد، پایداری بیشتر به آینده توجه دارد. توانایی برآوردن نیازهای فعلی بدون به خطر انداختن توانایی نسل آینده برای برآوردن نیازهایشان است.
اگر بخواهیم با مثالی بیان کنیم باید گفت پایداری اغلب به عنوان یک سه پایه شناخته میشود زیرا با سه رکن از جمله سلامت محیط زیست، مزایای اقتصادی و برابری اجتماعی در ارتباط است، که شامل محصولات و خدمات سبز و همچنین فعالیتهای دوستداران محیط زیست میباشد. این به معنای انجام تغییرات در فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای دستیابی به یک رابطه متعادل بین طبیعت و انسان است.
نمونهای از اقدامات پایدار، ایجاد فضاهای سبز در توسعه شهری برای تشویق باقی ماندن حیات وحش و فراهم کردن تفریحات مورد نیاز در فضای باز برای انسان است. نمونههای دیگر کشاورزی پایدار مانند تناوب زراعی، جنگلداری پایدار و شیوههای ماهیگیری پایدار است.
سخن آخر
تفاوت عمده بین این دو وازه است سبز فقط به یک جنبه یعنی سلامتی محیط توجه دارد، در حالی که پایداری به کل سیستم مربوط میشود که شامل مزایای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است.
اگرچه پایداری شامل سبز است، اما سبز به طور خودکار به معنای پایداری نیست. برخی از محصولات یا فرآیندهای سبز وجود دارند که پایدار تلقی نمیشوند. به عنوان مثال، محصولاتی که از منابع تجدیدپذیر تولید میشوند سبز در نظر میگیریم. با این حال، اگر فرآیندهای تولید و حمل و نقل محصول به انرژی بسیار بیشتری نیاز داشته باشد، یا نتواند آن را به درستی دفع کرد، آنگاه محصول و کل فرآیند در دسترس قرار دادن آن، پایدار نخواهد بود.
دیدگاهها(0 دیدگاه)